9 ماهگی و دومین مروارید
گل پسرم ماهگیت مبارک
وقتی به داشتنت فکر میکنیم، هوای وجودمان گر میگیرد از اشتیاق و خوشحالی...
گرم میشویم در این هوای سرد، یعنی داشتنت دل گرم کننده است ایلیا..
این روزا سر سفره سه نفری میشیم و کلی خنده و ذوق و شوق های پدر و مادری
آخه این روزها خودت بدون کمک میشینی و غداتو خودت میخوری پسرم.
یواش یواش هم دندونای دیگت داره جوونه میزنن.
توی ٨ ماه و ١٧ روزگی هم دومین مروارید قشنگت در اومد و توی ٨ ماه و ٢٨ روزگی هم تونستی تنهایی و بدون کمک بشینی،من تو آشپزخونه بودم یهو اومدم دیدم خودت نشستی و کلی ذوق کردم.
راستی چند روزه دس دسی میکنی و با هر آهنگ و موزیکی کلی ذوق میکنی و دست میزنی.
عاشق آگهی بازرگانی اسنک لوسی هم هستی طوری که در حال انجام هر کاری که باشی تا صداشو میشنوی به سرعت نور خودتو میرسونی جلوی تلویزیون .
مامانی، دایی میثمتم نزدیک ١٠ روزه که راه افتاده به سمت کربلا و در حال پیاده رویه،تا ایشالله روز اربعین به کربلا برسن.
چند روز پیش زنگ زد و گفت روز اول رو به نیت ایلیا پیاده روی کردم..ایشالله که همشون صحیح و سالم برگردن.
چند تایی از عکسای جدیدتو میزارم آقا پسر خوشگلم
آش دندونیت عزیزم