24 و 25 ماهگی
سلاااااااام پسر قشنگم
قربونت بره مامان،بازم ببخش منو که انقدر دیر اومدم وبلاگتو آپ کنم.
سالگیت مبارک عزیز دلم،ایشالله همیشه سالم و سلامت باشی،همیشه همیشه
واااای که باورم نمیشه به این زودی دوساله شدی،خداروشکر که تو رو داریم ایلیای قشنگم.
تو ایام عید سه تا عمه هات اومده بودن پیش ما و بعداز تموم شدن تعطیلات رفتن،خیلی دور هم خوش گذشت، فقط سه روز اول عید بابایی یه سفر کاری براش پیش اومد و رفت کرمان،واااای که اندازه یه قرن برام گذشت، هر سه شبش تو از دوری بابا تب کرده بودی و دایم بهونه بابا رو میگرفتی.
خیلی اذیت شدم،ولی خداروشکر صحیح و سالم برگشت از سفر.
شب تولدتم دایی اینا و مامانی اینا خونمون بودن که یه تولد دور همی گرفتیم و خیلی خوش گذشت،بعداز این که بابایی از سفر برگشت عمه های خوبت مارو حسابی سورپرایز کردن وبرات خونه مامان جون اینا تولد گرفتن خلاصه کلی زدیم و رقصیدیم و کیف کردیم،خیلی خوش گذشت.
خداروشکر کلی کلمه جدید یاد گرفتی،چند وقتی هم هست که میتونی جمله بگی
انقدر خوشمزه حرف میزنی ،آدم میخواد قورتت بده فقط.
بابایی بیا
مامان بیا ، بابا پاشو بریم دد ، بریم حمام ، بریم دستشویی ، تاب تاب عباسی منو نندازی ، بریم بازی
مرسی مامان مرسی بابا ، و کلی حرفای دیگه ...
شبا هم عادت کردی یه لیوان شیر میخوری و سریع بدش میگی مساک(مسواک)، برات مسواک میزنمو میری رو تختت میخوابی،آقا شدی دیگه.
مامانی (مامان مامان) برای تولدت یه سه چرخه خریده که خیلی دوسش داری و بیشتر اوقات با اون بازی میکنی.
25 ماهگیتم مبارک باشه مامانی
راستی 17 اسفندم نی نی خوشگل خاله فاطمه به سلامتی به دنیا اومد، اسمشم مثل خودش خوشگل شد(حنا خانم).. مبااااااارک باااااشه
ایشالله از این به بعد زود زود به وبلاگتو و دوستات سر میزنم پسرم.
قربون اون خنده هات بشم من
اینجا داری
اسمون و نشون میدی و میگی ابر
اینارو بابایی برات خریده خیلی بهشون علاقه وداری و بازی میکنی
اینم هدیه مامانی که خیلی دوسش داری
این عکستو یادم رفته بود بزارم برای محرم پارساله ،خیلی دوسش دارم دلم نیومد نزارم
ببخشید اگه تعداد عکسا زیاد بود