1 سالگی
میلادت پیام آور بهترین لحظات مان و شادی های پی در پی مان شد و پا به پای تو ما نیز نشستیم و خندیدیم و .... بزرگ شدی ایلیا ، مرد شدی برای خودت پسرم. گاهی اوقات داشتنت را باور نمیکنم... تو یاد آور روز های خوش کودکی خودمان هستی و دنیایت یاد آور چشمه های پاک و زلال بهشتی.. راستی یاد حرف نیما افتادم، که در جشن یک سالگی پسرش زمزمه کرد: "پسرم یک بهار یک تابستان ، یک پاییز و یک زمستان را دیدی ، زین پس همه چیز تکراری است جز مهربانی " حالا یک سالگی ات را جشن گرفته ایم، با هزاران امید، امید به این که با سواد شوی و صاحب شریک و همسر و اولاد.. حالا به پدر شدنت یک سال نزدیک تر شدیم و به فهم بیشترت 12 ماه...
نویسنده :
مامان بهار
16:33